در تنهايی بود كه پی برديم
چقدر تنها
و بی‌كس و كاريم
نه جگرگوشه‌ای
نه دوستی
نه همدمی
نه خويشاوندی كه كوتاه كند
جمعه‌های طاقت فرسايمان را

عباس صفاری

Stichwörter: loneliness



Weiter zum Zitat


لرزش دستهایش روز به روز
بیشتر میشود
حلقه ی دور چشمهایش کبودتر
میگوید از عواقب بی خوابیست
قلبش را که نمی توان دید
اما اگر بپرسی خواهد گفت
شبیه قلبهای خالکوبی شده است
بر بازوی دلشکستگان
و بی رحمانه از میانش
گذشته همان تیر نازک خون آلود

عباس صفاری


Weiter zum Zitat


دنيا كوچكتر از آن است
كه گم شده اي را در آن يافته باشي
هيچ كس اينجا گم نمي شود
آدمها به همان خونسردي كه آمده اند
چمدانشان را مي بندند
و ناپديد مي شوند
يكي در مه
يكي در غبار
يكي در باران
يكي در باد
و بي رحم ترينشان در برف
آنچه به جا مي ماند
رد پايي است
و خاطره اي كه هر از گاه
پس مي زند مثل نسيم سحر
پرده هاي اتاقت را

عباس صفاری


Weiter zum Zitat


زمستان را
به خاطر چتری دوست دارم
که سرپناهش را در باران
قسمت می‌کنی با من
و هر قدر هم که گرم بپوشی
یقین دارم باز
در صف خلوت سینما خودت را
دلبرانه می‌چسبانی به من

هنوز باورم نمی‌شود
که سال به سال
چشم به راه زمستانی می‌نشینم
که سال‌ها
چشم دیدنش را نداشته‌ام

عباس صفاری


Weiter zum Zitat


من هرگز چیزی را از تو پنهان نکرده‌ام
حتی پیش پا افتاده‌ترین سواحل را
با تو قسمت کرده‌ام
و هر وقت نبوده‌ای سهم‌ات را
از هر برگ و بارانی که بر چترم باریده است
کنار گذاشته‌ام

عباس صفاری

Stichwörter: love



Weiter zum Zitat


نگو کسی به فکرت نیست
و نام‌ات را دنیا از یاد برده است
شاید دنیا
تویی و من

عباس صفاری

Stichwörter: romance



Weiter zum Zitat



Seite 1 von 1.


©gutesprueche.com

Data privacy

Imprint
Contact
Wir benutzen Cookies

Diese Website verwendet Cookies, um Ihnen die bestmögliche Funktionalität bieten zu können.

OK Ich lehne Cookies ab