خورشید مثل یک سکه پنجاه سنتی خیلی بزرگ بود که یک نفر نفت روش ریخته و کبریت کشیده و روشنش کرده و گفته "بیا اینو نگه دار تا من برم یه روزنامه بگیرم بیام"و سکه را کف دستم گذاشته و دیگر
برنگشته بود
(از کتاب صید قزل آلا در آمریکا)

Autor: Richard Brautigan

خورشید مثل یک سکه پنجاه سنتی خیلی بزرگ بود که یک نفر نفت روش ریخته و کبریت کشیده و روشنش کرده و گفته "بیا اینو نگه دار تا من برم یه روزنامه بگیرم بیام"و سکه را کف دستم گذاشته و دیگر <br />برنگشته بود<br />(از کتاب صید قزل آلا در آمریکا) - Richard Brautigan




©gutesprueche.com

Data privacy

Imprint
Contact
Wir benutzen Cookies

Diese Website verwendet Cookies, um Ihnen die bestmögliche Funktionalität bieten zu können.

OK Ich lehne Cookies ab