همه‌ش مجسم‌می‌کنم چن‌تا بچه‌ی کوچیک دارن تو یه دشت بزرگ بازی می‌کنن. هزارهزار بچه‌ی کوچیک؛ و هیشکی هم اون‌جا نیس، منظورم آدم بزرگه، غیر من. منم لبه‌ی یه پرتگاه خطرناک وایساده‌م و باید هرکسی رو که می‌آد طرف پرتگاه بگیرم – یعنی اگه یکی داره می‌دوئه و نمی‌دونه داره کجا می‌ره؛ من یه‌دفه پیدام می‌شه و می‌گیرمش. تمام روز کارم همینه. ناتور دشتم. می‌دونم مضحکه ولی فقط دوس دارم همین‌کار رو بکنم، با این که می‌دونم مضحکه.

J.D. Salinger

Stichwörter: the-catcher-in-rye ناتوردشت



Weiter zum Zitat



Seite 1 von 1.


©gutesprueche.com

Data privacy

Imprint
Contact
Wir benutzen Cookies

Diese Website verwendet Cookies, um Ihnen die bestmögliche Funktionalität bieten zu können.

OK Ich lehne Cookies ab