شادی هامان
به هم نزدیک اند
اما میان غم هامان
فاصله
اندازه نمی شود
Tags: شعر
چه حسي داري وقتي با سر شيرجه ميزني توي استخري به عمق يك وجب ؟
( پيدا كردن ارتباط بر عهده خواننده است . )
براي آنكه به تو برسم خوب مي شوم بوي خوش ميدهم تا شايد به اميد بوي كردن خوشي ها پيش من آيي و من از درخشش اشك هاي گونه هايت درخشش زندگيمان را ببينم .
خودمدر شبي كه گذشت روي ديوار خانه ما
يك نفر نوشت به سياه ، آزادي
مي دانم انگشت سياه آن دو پاي سريع
كه شد گم در دهان تاريكي
مي نويسد دوباره به قرمز ممنوع
آري ، آري زنده مي ماند آزادي
Tags: قرمز-سبز
بعظی ها خوب بلدند دروغ بگند و برای اینکه اون کاری رو که خودشون دلشون می خواد انجام بدن،از ذهن و روح دیگران هزینه کنند و بعد خیلی راحت خودشون رو تبرئه کنند.
خسته شدم دیگه،از همه ی آدمها، مخصوصا اونهایی که ادعا می کنند دوستم دارند.
آره شما همتون خوب بلدید حرفتون رو به کرسی بنشونید.
دستهایم را بگیر
بگذار برای یک بار هم که شده آب از سر شاخه ها درختی خشکیده را سیراب کند
. . .
( ادامه دارد
لعنت به این ...!!مثه کنه چسبیده به ما و ول کن نیست.کاش فقط کنه بود.مثه کژدم و ابلیس هم هست.افتاده رو دلت و هی چنگ و نیش میزنه و،هی نقشه میکشه.ء
حرف حساب هم تو سرش نمیره لعنتی!ء
بابا! ول کن! بذار زندگیمونو بکنیم.ء
Tags: زندگی
Page 1 of 1.
Data privacy
Imprint
Contact
Diese Website verwendet Cookies, um Ihnen die bestmögliche Funktionalität bieten zu können.