در فراسوی مرزهای تن ات تو را دوست می دارم
آینه ها و شب پره ها ی مشتاق را به من بده
روشنی و شراب را
آسمان بلند و کمان گشادی پل
پرنده ها و قوس و قزح را به من بده
و راه آخرین را
در پرده ای که می زنی مکرر کن

Author: احمد شاملو

در فراسوی مرزهای تن ات تو را دوست می دارم <br /> آینه ها و شب پره ها ی مشتاق را به من بده <br /> روشنی و شراب را <br /> آسمان بلند و کمان گشادی پل <br /> پرنده ها و قوس و قزح را به من بده <br /> و راه آخرین را <br /> در پرده ای که می زنی مکرر کن - احمد شاملو




©gutesprueche.com

Data privacy

Imprint
Contact
Wir benutzen Cookies

Diese Website verwendet Cookies, um Ihnen die bestmögliche Funktionalität bieten zu können.

OK Ich lehne Cookies ab