بر فرض در اين عالم برای معدودی حتی اگر يك دور حيات در مطلق
مطلوب قرار بگيرد باز هم رنج خاتمه گريز ناپذير است. سوای اكثر عالم كه از بطن تا ختم در رنجند بنابراين در اين جا ارائه يك نظر شده نه قضاوت
در حقيقت هستی مانند آيينه مقابل حيات ما است. اگر بپذيريم كه از ذره و هيچ به به سوی و نهايت درجات تعالی و مراتب عالی حركت باشد و كوتاه زمان عمر به آسايش و آرامش دست يابد آنگاه عاقبت كار چيست و اگر محصول وجود ما از دو پديده ذهن و ماده باشد طبيعی است
نهايت آن هم عدم است، ذهن و فكر كه بالاترين مرتبه انسانی است قائم و بر مدار درك و شناخت ماده و يا همانا جسم است كه فانی است. بنابراين اكثر فلاسفه قصد در نظم در آوردن زندگی فعلی و يا علل و معللول حواشی و پديده های مربوط به آنند
Auteur: مهرداد مهرين