صندلی
-
سال ها در شهر فریاد زدم
ای پوست جهان میان دستانم
سال ها زیر لب ترانه ام را در آتشی گلرنگ
--------------------برای کشتی زمزمه کردم
همه یا هیچ .
ای نواده های کوچکم ،
--خسته شدم
----------------از خویشتن ، از دریا ها ،
برایم صندلی بیاورید
Auteur: أدونيس