آثار سارتر، پر از تناقضات، ابهامات، بي دقّت ي و اشتباه و مطالب
نامربوط است، چيزي كه هرگز توي آثار فالكنر، ديده نمي شه. فالكنر، اوّلين رمان نويسي
بوده كه وقتي آثارش رو مي خونم، كاغذ و قلم، كنار دستم هست، چون فنّ نوشتارش،
منو شگف تزده مي كنه. فالكنر، اوّلين نويسنده اي هست كه من آگاهانه تلاش كردم
تا با دنبال كردن نوشت ههاش، تجديد قوا بكنم. مثلاً ساختار زمان، تلاقي زمان و مكان،
گسست ها در روايت داستان، و اين توانايي اون كه مي تونه داستان رو از ديدگاه هاي
مختلفي، تعريف كنه، تا يك ابهام خاصّ رو خلق كنه، تا بهش عمق مضاعف بده؛ به من
قوّت مي ده. به عنوان يك آدم اهل آمريكاي لاتين، فكر م يكنم كه خيلي برام مفيد بوده
كه تونستم كتاب هاي فالكنر رو بخونم، چون اونا سرچشمه ي ب اارزشي از تكنيك هاي
توصيفي هستن كه براي دنيايي كاربرد دارن كه به نوعي خيلي هم بر خلاف اون چيزي
كه فالكنر توضيح داده، نيست. البتّه بعدش من با عطش فراوان از رمان نويس هاي
قرن نوزدهم هم مي خونم: نويسند ههايي مثل فلابِر، بالزاك، داستايفسكي، تولستوي،
اشتِيندال، هاوثرون، ديكنز، و مِلويل. هنوزم خواننده ي پروپاقرص نويسنده هاي قرن
نوزدهم هستم
نقل از مجله فرشته های کاغذی-سش دوم. اسفند 90.

Auteur: Mario Vargas Llosa

آثار سارتر، پر از تناقضات، ابهامات، بي دقّت ي و اشتباه و مطالب<br />نامربوط است، چيزي كه هرگز توي آثار فالكنر، ديده نمي شه. فالكنر، اوّلين رمان نويسي<br />بوده كه وقتي آثارش رو مي خونم، كاغذ و قلم، كنار دستم هست، چون فنّ نوشتارش،<br />منو شگف تزده مي كنه. فالكنر، اوّلين نويسنده اي هست كه من آگاهانه تلاش كردم<br />تا با دنبال كردن نوشت ههاش، تجديد قوا بكنم. مثلاً ساختار زمان، تلاقي زمان و مكان،<br />گسست ها در روايت داستان، و اين توانايي اون كه مي تونه داستان رو از ديدگاه هاي<br />مختلفي، تعريف كنه، تا يك ابهام خاصّ رو خلق كنه، تا بهش عمق مضاعف بده؛ به من<br />قوّت مي ده. به عنوان يك آدم اهل آمريكاي لاتين، فكر م يكنم كه خيلي برام مفيد بوده<br />كه تونستم كتاب هاي فالكنر رو بخونم، چون اونا سرچشمه ي ب اارزشي از تكنيك هاي<br />توصيفي هستن كه براي دنيايي كاربرد دارن كه به نوعي خيلي هم بر خلاف اون چيزي<br />كه فالكنر توضيح داده، نيست. البتّه بعدش من با عطش فراوان از رمان نويس هاي<br />قرن نوزدهم هم مي خونم: نويسند ههايي مثل فلابِر، بالزاك، داستايفسكي، تولستوي،<br />اشتِيندال، هاوثرون، ديكنز، و مِلويل. هنوزم خواننده ي پروپاقرص نويسنده هاي قرن<br />نوزدهم هستم<br />نقل از مجله فرشته های کاغذی-سش دوم. اسفند 90. - Mario Vargas Llosa




©gutesprueche.com

Data privacy

Imprint
Contact
Wir benutzen Cookies

Diese Website verwendet Cookies, um Ihnen die bestmögliche Funktionalität bieten zu können.

OK Ich lehne Cookies ab