به وقتِ گرينويچ
لرزهنگاری اين خواب را به فردا بسپاريد
مسافتی را که پيموده بوديم قسمت کردهايم
ارتفاع نامحدودیست که از شبکه خارج شده است
از پهنهای گسترده بر زمين
بر چاههايی که نقبهای هوايی ما بودند
گذر کرده است؛
روی دوری کند
که شبکههايی بینام را نامگذاری کرده بوديم
نصفالنهاری که ما را به عرض زمين مربوط میکرد
مدارهايی که درجات جغرافيايی را گم کرده بودند
روی دوری کند
شبکهایست بینام!
اين جا مربعيست مطرود که از حاشيهی جهان بيرون زده است، از فقراتِ تاریخ جدا شده است ، روی خطی صاف که برش زدهايم
ديگر جهان با ساعت تو تنظيم نخواهد شد...
يعنی نبضهای شما هم يکنواخت با ما میزند؟
گزارش اين زمينلرزه هنوز به منطقهی ما نرسيده است
اينجا زمين بنبست است
به شکلی تصادفی
چند درجه از عرض جغرافيايی مورد نظر عقب افتادهايم
اما به طور قطع
روزی از خبرگزاریهای جهان اعلام خواهد شد:
که اينجا چرخهی حيات سالم بوده است.
نصفالنهاری را که رد کرده بوديم عرض زمين را شکافته است
با يک طول جغرافيايی نامحدود
که ماهوارهها را میپيمود
اين جهانیترين کتيبهی ماست:
نشانی ما را از روی چاههايی که به اعماق خاک نقب میزدند پاک کنيد!
منشورها در دوری نامحدود میچرخند
ديگر اما دير شده است
ساعت اينجا هميشه عقبتر است
چه مسافتی را میبايست طی میکرديم؟
بايد از مرزهايی کور، سرزمينی بهنام برمودا گذر کنم
برای شما در مکاتبهای با حروفی درشت اسمی کبير را خواهم نوشت
در آنجا که با حروفی نامرئی امتداد پيدا کردهايم
آخرين تلاشهای ما برای بقا
نيمروزی رو به غروب
آنچه از آن شکل قديمی به جا مانده است
و مکعبی که سالها پيش تبعيد شده است
و محض، بر پهنهای که به فراموشی سپرده میشد...
حروفی رمزی
کلمهی عبور را مخدوش خواهند کرد.
Auteur: Rosa Jamali