بهترین لحظات زندگی از نگاه چارلی چاپلین
- عاشق شدن
- آنقدر بخندی که دلت درد بگیره
- بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینی هزار تا نامه داری
- برای مسافرت به یک جای زیبا بری
- به آهنگ مورد علاقه ات از رادیو گوش بدی
- به رختخواب بری و به صدای بارش بارون گوش بدی
- از حموم که اومدی بیرون ببینی حوله ات گرمه
- آخرین امتحانت رو پاس کنی
- کسی که معمولا زیاد نمیبینیش ولی دلت میخواد ببینیش بهت تلفن کنه
- توی شلواری که تو سال گذشته ازش استفاده نمیکردی پول پیدا کنی
- برای خودت تو آینه شکلک در بیاری و بهش بخندی
- تلفن نیمه شب داشته باشی که ساعتها هم طول بکشه
- بدون دلیل بخندی
- بطور تصادفی بشنوی که یک نفر داره از شما تعریف میکنه
- از خواب پاشی و ببینی که چند ساعت دیگه هم میتونی بخوابی
- آهنگی رو گوش کنی که شخص خاصی رو به یاد شما میاره
- عضو یک تیم باشی
- از بالای تپه به غروب خورشید نگاه کنی
- دوستای جدید پیدا کنی
- کسی باشه که وقتی اونو میبینی دلت هری بریزه پایین
- لحظات خوبی رو با دوستانت سپری کنی
- کسانی رو که دوستشون داری رو خوشحال ببینی
- یه دوست قدیمی رو دوباره ببینی و ببینی که فرقی نکرده
- عصر که شد کنار ساحل قدم بزنی
- یکی رو داشته باشی که بدونی دوستت داره
- یادت بیاد که دوستای احمقت چه کارهای احمقانه ای کردند و بخندی و بخندی و ... باز هم بخندی
Auteur: Charles Bukowski