چه سعادتی است وقتی که برف می بارد دانستن اینکه تن پرنده ها گرم است

نمی دانم


Mostra la citazione in tedesco

Mostra la citazione in francese

Mostra la citazione in italiano

Vai alla citazione



هرگز زانو نمیزنم................. حتی اگر آسمان کوتاهتر از قد من باشد

نمی دانم


Vai alla citazione


کار جهان بدست توست
عقل بدست کس مده
اصل تویی خویش شناس
آب به خار و خس مده

نمی دانم


Vai alla citazione


هر صبح یادم می‌رود ماجرا از چه قرار است.
می‌بینم دود با گامهای بلند
از سر شهر بالا می رود.
من به هیچ‌کس تعلق ندارم.

بعد یاد کفشهایم می‌افتم،
یادم می‌آید چطور باید آنها را به پا کنم
چطور وقتی خم می‌شوم که بندهایشان را گره بزنم،
به زمین نگاه می‌کنم

نمی دانم


Vai alla citazione



Pagina 1 di 1.


©gutesprueche.com

Data privacy

Imprint
Contact
Wir benutzen Cookies

Diese Website verwendet Cookies, um Ihnen die bestmögliche Funktionalität bieten zu können.

OK Ich lehne Cookies ab