وقتی در صحنه ی حق وباطل نیستی
هر کجا خواهی باش ، چه به نماز ایستاده باشی
چه به شراب ،هر دو یکی است...

Ali Shariati

Tags: truth



Go to quote


درعجبم از مردمی که خود زير شلاق ظلم و ستم زندگی ميکنند اما بر حسين و زهرايی می گريند که آزاد زيستند

Ali Shariati


Go to quote


توحید را، قرآن را، حج را، انتظار موعودرا، علی را، حسین را
عدالت را، امامت را، و...را به صورت الفاظی در آورده اند مبهم
خالی و یا مسخ شده و تخدیر کننده و حتّی درست ضدّ آنچه معنی دارد
درست در عکس جهتی که نشان میدهد



Ali Shariati


Go to quote


دموکراسی می گوید:«رفیق، حرفت را خودت بزن، نانت را من می خورم!» مارکسیسم می گوید:«رفیق، نانت را خودت بخور، حرفت را من می زنم!» فاشیسم می گوید: :«رفیق، نانت را من می خورم، حرفت را هم من می زنم و تو فقط برای من کف بزن!» اسلام حقیقی می گوید: : « نانت را خودت بخور، حرفت را هم خودت بزن و من فقط برای اینم که تو به این حق برسی. » اسلام دروغین می گوید:« تو نانت را بیاور به ما بده و ما قسمتی از آن را جلوی تو می اندازیم، و حرف بزن، امّا آن حرفی را که ما می گوییم.»

Ali Shariati

Tags: علی-شریعتی-ali-shari



Go to quote


آزادی
در دامن اسارت می زاید
در زنجیر رشد می کند
از ستم تغذیه می کند
با غذب بیدار می شود ...
های، این سرنوشت آزادی است

Ali Shariati


Go to quote


إننى أتحدث إليكم فى هذا المجتمع كمسؤول عن طائفتى ، وعن الجناح الذى أنتمى إليه ، وإذا كنت آتى إليكم وأحضر مجالسكم ولى شأن بمعتقداتكم ومراسمكم ، فقد أتيت ممثلاً عنهم ، أتيت ﻷقول كل شىء ضاع .. كل شىء يضيع .. بأى شىء تشغلون أنفسكم ؟!

Ali Shariati


Go to quote


قلم توتم من است، توتم ماست، به قلم سوگند، به خون سياهي که از حلقومش مي‌چکد سوگند، به رشحه خوني که از زبانش مي‌تراود سوگند، به ضجه‌هاي دردي که از سينه اش برمي‌آيد سوگند... که توتم مقدسم را نمي‌فروشم، نمي‌کشم، گوشت و خونش را نمي‌خورم، به دست زورش تسليم نمي‌کنم، به کيسه زرش نمي‌بخشم، به سرانگشت تزويرش نمي‌سپارم، دستم را قلم مي‌کنم و قلمم را از دست نمي‌گذارم، چشم‌هايم را کور مي‌کنم، گوش‌هايم را کر مي‌کنم، پاهايم را مي‌شکنم، انگشتانم را بند بند مي‌برم، سينه‌ام را مي‌شکافم، قلبم را مي‌کشم، حتي زبانم را مي‌برم و لبم را مي‌دوزم...‌اما قلمم را به بيگانه نمي‌فروشم .
قلم توتم من است،‌امانت روح القدس من است، وديعه مريم پاک من است، صليب مقدس من است، در وفاي او، اسير قيصر نمي‌شوم، زرخريد يهود نمي‌شوم، تسليم فريسيان نمي‌شوم. بگذار بر قامت بلند و راستين و استوار قلمم به صليبم کشند، به چهارميخم کوبند، تا او که استوانه ي حياتم بوده است، صليب مرگم شود، شاهد رسالتم گردد، گواه شهادتم باشد، تا خدا ببيند که به نامجويي، بر قلم بالا نرفته‌ام، تا خلق بداند که به کامجويي بر سفره گوشت حرام توتمم ننشته‌ام. تا زور بداند، زر بداند و تزوير بداند که‌امانت خدا را، فرعونيان نمي‌توانند از من گرفت، وديعه عشق را قارونيان نمي‌توانند از من خريد و يادگار رسالت را بلعميان نمي‌توانند از من ربود... قلم زبان خداست، قلم‌امانت آدم است، قلم وديعه عشق است، هرکسي توتمي‌دارد. و قلم توتم من است

Ali Shariati


Go to quote


خدایا کفر نمیگویم،

پریشانم،

چه میخواهی تو از جانم؟!

مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی.


خداوندا تو مسئولی.

خداوندا تو میدانی که انسان بودن و ماندن

در این دنیا چه دشوار است،

چه رنجی میکشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است…

Ali Shariati


Go to quote


اذا غير الانسان ذاته وطبيعته يصبح قادراً على تغيير مصيره ومصير تاريخه ولا يرتبط ذلك بالجسم والمال والمقام..بل بانسانية الفرد التي تبقى له فقط

Ali Shariati


Go to quote


ترجیح می دهم در خیابان با کفش هایم راه بروم و به خدا فکر کنم، تا در مسجد بنشینم و به کفش هایم فکر کنم.

Ali Shariati


Go to quote


« first previous
Page 5 of 13.
next last »

©gutesprueche.com

Data privacy

Imprint
Contact
Wir benutzen Cookies

Diese Website verwendet Cookies, um Ihnen die bestmögliche Funktionalität bieten zu können.

OK Ich lehne Cookies ab