ما را با او سرّی است که جز بر سر دار نمی توان گفت
عطار نیشابوریMots clés حلاج-دار
حسن بصری می گوید : مسلمانی در کتاب هاست و مسلمانان در زیر خاک خفته اند .
عطار نیشابوریMots clés حسن-بصری-مسلمانی
سهل بن عبدالله می گوید : اهل لا اله الا الله بسیارند و مخلصان اندک
عطار نیشابوریMots clés سهل-بن-عبدالله-اخلاص
در حکایت حلاج می خوانیم :
در شبان روزی در زندان هزار رکعت نماز کردی . گفتند: چون می گویی که من حقم این نماز که را می کنی ؟ گفت : ما دانیم قدر ما
Mots clés حلاج-انالحق-نماز
خواهی که دلت محرم اسرار آید
بی خود شود و لایق این کار آید
برکش ز برون دو جهان دایره ای
در دایره شو تا چه پدیدار آید
Mots clés مختارنامه
گر مرد رهی میان خون باید رفت
وز پای فتاده سرنگون باید رفت
تو پای به راه در نه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید رفت
Mots clés مختار-نامه
نفست چه کند چو بند نگشایندش
با ره که شود که راه ننمایندش
با نفس مکن ستیزه کاین نفس ترا
فرمان نبرد تا که نفرمایندش
Mots clés مختارنامه
شنودم حال بوالفش چغانی
که گفتندش چرا خر می نرانی
که چون خورشید روشن روی درگشت
بتاریکی فرو مانی درین دشت
تو هم ای برده اندر دشت خوابت
نراندی خر فرو شد آفتابت
بی ره رفتن، رموز میاندیشی
برفیست که در تموز میاندیشی
مردان جهان هزار عالم رفتند
تو بر دو قدم، هنوز میاندیشی
Mots clés مختارنامه
هر لحظه ز چرخ بیش میباید رفت
گاه از بس و گه زپیش میباید رفت
در گردِ جهان دویدنت فایده نیست
گردِ سر و پای خویش میباید رفت
Mots clés مختارنامه
« ; premier précédent
Page 3 de 4.
suivant dernier » ;
Data privacy
Imprint
Contact
Diese Website verwendet Cookies, um Ihnen die bestmögliche Funktionalität bieten zu können.