خدا بال و پر و پروازشان داد
ولی مردم درونِ خوذ خزیدند
خدا هفت آسمان باز را ساخت
ولی مردم قفس را آفریدند.

قیصر امین‌پور


Aller à la citation


ای کاش می شد
یک بار
تنها همین
یک بار
تکرار می شدی
تکرار...

قیصر امین‌پور


Aller à la citation


خدا ابتدا آب را
سپس زندگی را از آب آفرید
جهان نقش بر آب
و آن آب بر باد...

قیصر امین‌پور


Aller à la citation


ای نمی دانم!
هرچه هستی باش!
اما کاش...
نه،جز اینم آرزویی نیست:
هرچه هستی باش!
اما باش!

قیصر امین‌پور


Aller à la citation


درد، حرف نیست
درد نام دیگر من است
من چگونه خویش را صدا کنم؟

قیصر امین‌پور


Aller à la citation


دلی سر بلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده ایم

قیصر امین‌پور


Aller à la citation


یک روز
دیوانه می شوم
شاید برای حادثه باید
گاهی کمی عجیب تر از این
باشم!

قیصر امین‌پور


Aller à la citation


خدا روستا را
بشر شهر را...
ولی شاعران آرمانشهر را آفریدند
که در خواب هم خواب آن را ندیدند

قیصر امین‌پور


Aller à la citation


خسته ام از آرزو ها، آرزو های شعاری
شوق پرواز مجازی، بال های استعاری

لحظه های کاغذی را، روز و شب تکرار کردن
خاطرات بایگانی، زندگی های اداری

آفتاب زرد و غمگین، پله های رو به پایین
سقفهای سرد و سنگین، آسمان های اجاری

با نگاهی سر شکسته، چشم هایی پینه بسته
خسته از در های بسته، خسته از چشم انتظاری

صندلی های خمیده، میز های صف کشیده
خنده های لب پریده،گریه های اختیاری

عصر جدول های خال، پارک های این حوالی
پرسه های بی خیالی، نیمکت های خماری

رونوشت روز ها را، روی هم سنجاق کردم
شنبه های بی پناهی، جمعه های بی قراری

عاقبت پرونده ام را، با غبار آرزو ها
خاک خواهد بست روزی، باد خواهد برد باری

روی میز خالی من، صفحه ی باز حوادث
در ستون تسلیت ها، نامی از ما یادگاری

قیصر امین‌پور


Aller à la citation


« ; premier précédent
Page 3 de 3.


©gutesprueche.com

Data privacy

Imprint
Contact
Wir benutzen Cookies

Diese Website verwendet Cookies, um Ihnen die bestmögliche Funktionalität bieten zu können.

OK Ich lehne Cookies ab